حاج آقا سلیمی اومدن داخل اتوبوس ما . میکرفن را روشن کردن آ چند جمله ای صحبت نمودن.
-----یه چندا تا سوال بپرسم. ظاهرا اینجا خواهران از قشر تحصیل کرده و هنری هم هستند.خواهرانی که از هنرمندان قشر فیلمنامه نویس هستن دستها بالا.
یک نفر دستشا برد بالا.
----- از قشر کارگردان و فیلمساز؟
بازم همون یک نفر دستشا برد بالا.
----- فقط شما یک نفرهست؟خب از قشر سینمایی؟
بازم همون یک نفر دستشا برد بالا.
دیگه بروبچا ضایع شده بودن برای همین خودشون خودشونا قاتی مثلاً هنرمندا قاتی کردن آ گفتن ما اینجا عکاس و وبلاگنویس و .. داریم.
حاج آقا براشون جالب بود که وبلاگیا اینجا هم هستن. پرسیدن چندنفر وبلاگ نویس هستن؟ خب باریکلا
خلاصه آمار از چندتا شاخه دیگه هنری مثل معلمی و خانه داری و ...هم گرفتن.
بعد از این آمارگیری ها . تازه بسم الله رو گفتن و صحبت رو شروع کردن:
...........اینکه من آمار اینجوری گرفتم فقط به خاطر این بود که بدونم چند نفر در زمینه تربیتی شاغل هستن. آ من اومدم باشدون دردودل کنم آ همینطور که دیروز به تعدادی از خواهران هم گفتم من فقط به همین خاطر قاتی شوما اومدم، که جو هنری و بخصوص سینمایی ما داره منحرف میشه........ من اومده بودم تا با دوستان فعال در این زمینه همراه و همصحبت بشم و بیشتر با مسائل این رشته ها آشنا بشم.
خلاصه حج آقا سعی کردن به ما بفهمونن که ما بایس سعی کنیم در روند نظام تربیتی جامعه تاثیر گذار باشیم. البته چون اکثریت با جمعیت بی هنر آ بی سوات بود بحثا بردن توو مسائلی اجتماعی آ تربیتی سطحی عمومی جامعه. اینکه آدم باید تقوا داشته باشد تا اگه کارمندیم اینقده وقتمونا تلف نکنیم با چای خوردنا آ سلام و احوال پرسی با همکارامون، آ پیرمردی که ارباب رجوعمونسا نفرستیم که برو فردا بیا. یا اگه راننده ماشینیم آ پلیس راهنمایی رانندگی جریممون کرد توقع نداشته باشیم با 4-5 تا هزاری دستی جناب سروانا راضی به ننوشتنش کنیم، یا.......
البته اینا را برا خواهران باسوادی هنرمندی اردوو می فرمودن. ( ما اینجا یوخده رفتیم توو لیستی بیسواتا کاروان)
از خاطراتشون در جریان رفتن شون به روستاهای دورافتاده جهت تبلیغ گفتن. از اینکه باور کنید که هنوز هست روستاهایی که سطح معلومات و فرهنگ آنچنان بالا هستن که وقتی ازش دینش رو می پرسی میگن مسلمون. ولی اسم امام و پیغمبر رو که می پرسی بلد نیست. از پسر جوون پرسیدیم وقتی برای امام حسین عزاداری میکنی چی از امام میخوایی؟ گفت مگه برای عزای بابای من اومد که برای عزای باباش برم؟ ....... ما رو میگی!!!ولی بعد از چند وقتی که ما اونجا بودیم همون جوون در مراسمی که برای امام حسین گرفته بودیم آنچنان سینه میزد که باورت نمیشد این همون کسیه که چنین جوابی بهت داده و خاطرات باحالی از این دست......
از برخورد با بچه ها می گفتن. آ اینکه بعضی فیلمها و کارتونها چه تاثیرهای ماندگاری در ذهن بچه ها میگذاره. اگه مثبت باشه سازنده و ماندگار و اگه منفی باشه مخرب و ماندگار .......
و نکته صحبتهای حج آقا توی آماری بود که از فک و فامیلای هنرمند و سینمایی خودشون دادن......